کار باعث کسب درآمد، معاشرت با همکاران و دوستان میشود و فراغت باعث احساس رضایت و کیفیت زندگی بهتر میشود. اما آیا بین این دو مقوله کار و فراغت ارتباطی وجود دارد و چگونه کار کردن تحت تأثیر اوقات فراغت قرار میگیرد یا بالعکس چگونه فراغت تحت تاثیر کار قرار میگیرد. محققان با دو تئوری به بیان رابطه بین کار و فراغت میپردازند.
1- تئوری سرایت (spillover)
طبق نظریه سرایت مردم در فعالیتهای فراغتی مشابه کار خود شرکت میکنند و به این ترتیب فعالیتهای کاریشان به فعالیتهای تفریحی نزدیکتر است. به عنوان مثال افرادی که به کار با کامپیوتر مسلط هستند مانند یک برنامهنویس کامپیوتر احتمالا وقت آزاد خود را به کارهای رایانهای اختصاص میدهند. در اوقات غیرکاری خود برای تفریح خود چیزی را هک میکنند، چیز سرگرم کنندهای را در کامپیوتر طراحی میکنند یا وقت خود را به بازیهای رایانهای اختصاص میدهند. بسیاری از فوتبالیستها نیز در فراغت خود به بازیهای فوتبال رایانهای مانند فیفا میپردازند یا به ورزش دیگری مثل گلف علاقه دارند.
2-تئوری جبران (compensation)
تئوری جبران بیانکننده این است که مردم در فعالیتهای تفریحی شرکت میکنند که مشابهتی با شغل و کارشان ندارد، فعالیتهایی که به افراد کمک میکند تا نیازهایی را برآورده کنند که از طریق کارشان برآورده نمیشود. به عنوان مثال فردی که کار پرخطری دارد مانند یک بوکسور احتمالا به فعالیتهایی که خطرناک نیستند مانند ماهیگیری میپردازد. افرادی که کار پرچالشی دارند دوست دارند در فراغت خود فعالیتهای آرامشبخشی داشته باشند آرامشی که در کار خود هیچ وقت تجربه نمیکنند. برعکس این موضوع هم وجود دارد و افرادی که در کارها و مشاغل یکنواخت و بیچالشی حضور دارند در فراغت خود دوست دارند به فعالیتهای پرچالشی بپردازند و هیجان خود را تخلیه کنند.
درباره این سایت